برس به داد دل من آقا...
پنجشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۱۰ ق.ظ
برس به داد دل من ...
برای دیدن رویت دلم مهیا نیست
میان صحن دو چشمم برای تو جا نیست
ز بس که خانه ی یاران به رنگ دنیا شد دگر برای تو جایی به غیر صحرا نیست
آیا ما واقعا منتظریم؟
واقعا صبرمون تموم شده؟
امام زمان کجای زندگیمون هست؟
اگه صبح به صبح یِ سلام به آقا میدیم و عرض ادب میکنیم، تا آخر روز ادب و احترام رو به احترامش حفظ میکنیم؟
میدونی کسی که صبرش تموم شده چجوریه...؟
دیشب خیلی از دوستان گفتن صبرمون تموم شده! پس چرا آقا نمیاد؟
چه خوب یکی از شما دوستان گفت: «کم و کسری احساس نمی کنیم که به خاطرش صبر کنیم...»
ببینم ما بیشتر منتظریم یا آقا؟ هیچ کسی انتظار رو مثل آقامون درک نمیکنه...
برس به داد دل من که بی کسی سخت است اگر چه مثل تو مردی غریب و تنها نیست...
ز بس که خانه ی یاران به رنگ دنیا شد دگر برای تو جایی به غیر صحرا نیست
آیا ما واقعا منتظریم؟
واقعا صبرمون تموم شده؟
امام زمان کجای زندگیمون هست؟
اگه صبح به صبح یِ سلام به آقا میدیم و عرض ادب میکنیم، تا آخر روز ادب و احترام رو به احترامش حفظ میکنیم؟
میدونی کسی که صبرش تموم شده چجوریه...؟
دیشب خیلی از دوستان گفتن صبرمون تموم شده! پس چرا آقا نمیاد؟
چه خوب یکی از شما دوستان گفت: «کم و کسری احساس نمی کنیم که به خاطرش صبر کنیم...»
ببینم ما بیشتر منتظریم یا آقا؟ هیچ کسی انتظار رو مثل آقامون درک نمیکنه...
برس به داد دل من که بی کسی سخت است اگر چه مثل تو مردی غریب و تنها نیست...
۹۴/۰۱/۲۷