حاشیه...
بسم الله الرحمن الرحیم
میلاد خانوم زینب(س) تبریک
بی مقدمه ، سلام !
منو دیده با لبخند ملیح میگه :
دکور دو هفته س آماده شده هاااااااا !!!
خوب باشه ، بعد یه ماه تشکر تشکر !!!
اپراتور صوت(خودش میدونه با کی هستم) امشب کارش دیدنی بود ! ولوم هارو مثله تیم خنثی سازی بمب بالا پایین میکرد !
به منم انقدر گیر میدادن مثله تیم مذاکرات هسته ای عمل می کردم !
زیارت عاشورا خونده شد و
زیارتی که خوانده شد و میکروفونی که تحویل حجج الاسلام بیباک شد جهت ادامه مجلس.
احتمالا این بازی رو تو مهد کودک انجام میدن!!!!
ولی هیچوقت فکر نمی کردم با چاشنی کردن یه شعر
خیلی جالب و اضافه کردن حس بارونی حرم امام رضا جون انقدر نشاط زا باشه !
که... حالا بذارید بعدا میگم جریانو بهتون....
بنده خدایی همیشه می فرمودن من از بیرون صدای مراسم ها رو میشنوم متوجه نمی شم کف زنیه یا سینه زنی !
اما این سبک جدید هم نشاط وشور کافی رو داشت ، هم جلف نبود !
از اینا بگذریم ، برسیم به حمید که بنده خدا فکر میکرد ملت دارن واسه اون کف میزنن و هی غش و ضعف میرفتو از اینور به اونور !
حالا باز خداروشکر خودشو شل نکرد ! هرچند اگرم شل میکرد باید خدا روشکر میکردیم که فیل پرواز نمیکنه !
فکر کنم دمه حسینیه دژبان بزارن از میدون فاضل بیشتر جواب بده ! چند تا سرباز فراری م داریم ، اگه پرسنل زحمت کش بیان من خودم باهاشون همکاری میکنم !
خوب تا چهارشنبه یا علی مدد
همه ی بچه های هیئت فاطمیون اینقدر باحالن؟
یاد شهید ابراهیم هادی افتادم....
ان شاالله همه تون شهید بشید
اجرتون با مادر سادات